English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7061 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mode of operation [Technology] U کارکرد
mode of operation [Technology] U عاملیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mode U باب
mode U روش
mode U طرز
mode U وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode U رسم
mode U اسلوب
mode U طرز طریقه
mode U مد
mode U شیوه
mode U نما
mode U وجه
mode U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode U نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode U فرمان ODE
mode U روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode U وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode U حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode U حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode U یات مربوطه را وارد میکند
mode U روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode U ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
pi mode U روش پی
TV mode U رویتلوزیون
a la mode U متداول
a la mode U مد روز
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mode U سبک
command mode U حالت فرماندهی
command mode U وضعیت دستوری
vibrational mode U شیوه ارتعاش
mode of vibration U شیوه ارتعاش
mode of transport U نوع حمل و نقل
mode of transport U روش حمل
mode of progression U چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of production U وجه تولید
mode of production U طرز تولید
mode of production U شیوه تولید
mode of execution U روش انجام کاری
move mode U باب حرکت
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
noisy mode U رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
browse mode U حالت بررسی عمومی
browse mode U حالت ویرایش کامل
burst mode U حالت پیوسته
burst mode U وجه پشت سرهم
glide mode U روش پرواز با مسیر باد
burst mode U وضعیت پشت سرهم
noisy mode U باب پرخش
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
calculator mode U مد ماشین حساب
calculator mode U وجه حسابگر
byte mode U وضعیت بایت
byte mode U وجه بایت حالت بایت
multiplex mode U وضعیت تسهیم
multiplex mode U حالت تسهیم
chararcter mode U حالت دخشهای
mode of execution U طرز اجرا
mode interval U فاصله نما
locate mode U باب مکان یابی
master mode U وضعیت اصلی
master mode U حالت راهبر
control mode U باب کنترل
draft mode U چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
mathematical mode U مدل ریاضی
mixed mode U باب امیخته
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
conversational mode U باب محاورهای
coupled mode U روش کنترل خودکار
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
mode indicator U نشانگر حالت
localizer mode U روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
local mode U باب محلی
edit mode U مد ویرایش
glide mode U روش پرواز ازاد
governing mode U روش کنترل خودکار
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
governing mode U روش کنترل
graphics mode U حالت نگاره سازی
iconic mode U شیوه تصویرسازی حسی
immediate mode commands U فرامین مد صریح
conversational mode U مد محاورهای
input mode U حالت ورودی
input mode U وضعیت ورودی
insert mode U حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode U حالت درج
edit mode U حالت ویرایش وضعیت ویرایش
conversational mode U حالت محاورهای
whirling mode U نوسان شفت
safe mode U حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
simplex mode U باب سادک
slave mode U حالت پیرو یا برده
snake mode U روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
theoretical mode U نمای نظری
mode selectors U انتخابگرحالت
answer mode U حالت پاسخ
answer mode U حالت جواب
track mode U روش تعقیب هدف
mode selector U انتخابگرحالت
addressing mode U باب نشان دهی
addressing mode U وضعیت ادرس دهی
access mode U باب دستیابی
track mode U روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
typeover mode U حالت تایپ روی مطلب
wheel mode U ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
real mode U حالت واقعی
overtype mode U تایپ رویهم
VCR mode U مدVCR
overtype mode U حالت تایپ روی مطلب
tuning mode U حالتصدا
parataxic mode U شیوه ادراکی خود- محوری
privileged mode U وجه ممتاز
exposure mode U دکمهتغیرفیلم
privileged mode U حالت ممتاز
batch mode U باب دستهای
protected mode U حالت محفوظ
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
reactive mode U حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
data entry mode U حالت ثبت داده ها
memory addressing mode U باب ادرس دهی حافظه
focus mode selector U انتخابگرکانون
manual/automatic mode U سبکدستی
multiple exposure mode U چندحالته
manual/automatic mode U اتوماتیک
Sun mode position U طریقهموقعیتخورشید
graphic display mode U مد نمایش گرافیکی
mixed mode macro U درشت دستور امیخته باب
current mode logic U منطق جریانی
copy output mode U روکشخروجیکپی
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
page mode ram U حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
preferred cognitive mode U شیوه شناختی مرجح
automatic mode switching U راه گزینی حالت خودکار
they schemed a mode of escape U راه گریزی اندیشیدند
all points addressable mode U حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
Attitude of mind . Mode of thought . U طرز فکر
to come into operation U قانونی درست شدن
to come into operation U قانون شدن
co-operation U کار مشترک
to come into operation U کاربرد پذیر شدن
operation U کارکرد
co-operation U همکاری مشترک
one way only operation U عملکرد فقط یک طرفه
to come into operation U دایر شدن
to come into operation U قابل اجراشدن
to come into operation U بکار افتادن
operation U اداره
one way only operation U عملکردتنها یک طرفه
or operation U عمل یا
operation immediate U اقدام سریع
not operation U عمل نقض
to come into operation U قابل اجرا شدن
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
operation U عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
not operation U عمل نفی
operation U عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
operation U فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
operation U آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
operation U درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
operation U دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
operation U بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
operation U بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
operation U سخت افزار مبدل دستور که ماشین
come into operation U قابل اجرا شدن
operation U کار کردن
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
operation U دستور برنامه که کاری انجام نمیدهد
operation U مدت زمانی که عملیات باید حلقه اجرا را طی کند
operation U ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند
operation U بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
operation U به اجرا
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
operation U کارکردن با یک وسیله
operation U عمل جراحی
operation U به کارانداختن
operation U عمل کردن
operation U عملیات
operation U عمل
operation U عملکرد
operation U گرداندن
operation U عمل جراحی عمل
operation U وابسته به عمل عملکرد
either way operation U ارسال داده در یک جهت روی کانال دوجهته
operation U گردش
operation U بهره برداری
operation U گردش جنبش
operation U کار
revenue operation U عملکرد
Recent search history Forum search
0dump valve button و buffer volume button این دو عبارت چه معنی دارند زمینه بیهوشی دامپزشکی و ونتیلاتور
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com